سارا سارا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

دخمل کوچولو

پندانه

گل من الان می خوام از یه حس برات بنویسم .از یه حس شادی یا شاید از یه طرز فکر.گلم وقتی ادم به زندگی با دید باز نگاه کنه خیلی نمسایل رو بهتر درک می کنه.دیدن زندگی بستگی به این داره که چه جور بزرگ شده باشی و چه جور تربیت.عروسکم ادم توی زندگی برای اون چیزایی که داره باید شکر گذار باشه.همیشه نگاهت به زندگی خودت باشه.ادمی که نگاهش به اموال مردم باشه هیچ وقت از زندگیش راضی نیست و همیشه در حسرته.عسلم وقتی من با بابا ازدواج کردم یکی از استادام یه حرف قشنگی بهم زد گفت زندگی سر بالایی و سرا زیریه راستم می گفت .دخترم ادم باید همیشه به خاطر چیز هایی که داره خدا رو شکر کنه و توی زندگی خدا رو فراموش نکنه.یه مسیله مهم دیگه اینه که ادم باید دیدش نسبت به زن...
29 فروردين 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام گل دخملم.خوبی جیگریه مامان؟امروز خیلی حوصلم سر رفته .دوست دارم زود زود این روزا بگذره و گل دخملم بیاد و مامان رو از تنهایی در بیاره. گل من از من بی تاب تر فاطمه جونه تازه همش سفارش دخمل گلم رو میکنه که مواظبش باشم.دیشب می گفتش تا کی باید صبر کنه و خسته شده بود.دیشب بابایی تا دیر وقت برنامه می نوشت من توی اتاق خوابم برده بودولی چون لامپ روشن بود سرم درد گرفته بود .امروزم احساس می کنم کسلم .شاید به خاطر هوا باشه.اخه هوا ابری و گرفته هست ولی اگه بارون بیاد خیلی خوب میشه .راستی دیشب بابا باطری خرید اسباب بازیهات رو روشن کردیم ادم اهنی که مامانی داده بود و یادگار بابای بابایی بود کار نکرد بابا ناراحت شد تازه یه چیز یواشکی می خواست بازش کن...
29 فروردين 1391

فریده از رفتار نی نی می ترسه

گل من فریده جون دختر عمو ت هست.فریده منتظره تا تو به دنیا بیای و لپهات رو بکشه به همه هم گفته و اما ترس فریده از اینه که ما با گل قشنگمون بریم خونشون و گل دخمل به گلهایی که فریده درست کرده دست بزنه و خرابشون کنه .مامان هم سر به سر فریده می ذاره و میگه دخملم فقط به عشق اینکه گلهات رو خراب کنه به دنیا میاد.عزیز دلم تو باید دختر خوبی باشی و کسی رو ناراحت واذیت نکنی.مامان هم تمام سعی اش رو می کنه که بهترین دختر دنیا رو تربیت کنه.دوست دارم عشقم ...
28 فروردين 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام دخملی من.خوبی عسلی؟این روزا خیلی نگرانم.نمیدونم چرا؟همش می گم خدا کنه این چند وقتم به خوبی بگذره و تو به دنیا بیای.خیلی وقت ها دلم از تنهایی می گیره.احساس غریبیه.ولی وقتی فکر می کنم تو پیشمی دیگه دلم نمی گیره.همه برای اومدنت لحظه شماری می کنن. ولی من حس عجیبی دارم.البته همه می گن طبیعیه.نمیدونم.دوست دارم شاد شاد باشم.شاید خستم و شاید من عجولم.فقط در دلم این امید رو دارم که خدا با ماست و ما رو تنها نمی ذاره.مطمینم تو بیای زندگی من هم تغییر می کنه و زیبا تر می شه.  ...
28 فروردين 1391

درد دلهایی با نی نی

گل من امروز بابایی سر درد عجیبی داشت .بابایی دیر اومد شام که خورد خوابید منم حوصله ام سر رفت.یه کمی جدول حل کردم.الان بابایی بیدار شد حالش خوب نیست.اشالا بابایی زود زود خوب بشه.بابایی خیلی برای ما زحمت میکشه.الهی همیشه سالم باشه.من.خیلی نگران بابایی هستم.برای خوب شدن بابایی دعا کن. ...
27 فروردين 1391

پندانه

زندگی به سکه ای میماند هر طور که بخواهی می توانی ان را خرج کنی اما تنها یک بار ان را خرج می کنی ...
27 فروردين 1391